دور تازه اي شروع شده است. نشانه هاي آن را ببينيم:
- مستند “من روحاني هستم” به تيتر يك روزنامه ها تبديل مي شود. اين مستند موجي در سياست راه انداخته است. رياست قواي مملكت درباره آن صحبت مي كنند. وزارت ارشاد مطالبه قضايي مي كند.
- انيميشن “پيام راشل كوري٢” دهان به دهان پيشروي مي كند. اتاق هاي خوابگاه ها و گوشي هاي همراه را فتح مي كند.
- مجموعه طنز تركيبي “دكتر سلام” چهار هزار نفر را از اقصي نقاط كشور به جشن يك سالگي اش مي كشاند. اين مراسم نيز به تيتر يك روزنامه و خبر موثر سياسي تبديل مي شود.
دنياي تصويري ما تغيير كرده است و قواعد بازي عوض شده اند. بازيگران جديدي به ميدان آمده اند. هر سه محصول و موارد مشابه يك پيام دارند: تحقير تمام بخش نامه ها، دستگاه ها و سازمان هاي چاق پر ادعاي فرهنگي و رسانه اي!!
فعاليت متفاوت
در اين مجموعه ها به طرز جالبي چند ويژگي مشترك وجود دارد. ويژگي هايي كه بعضا آرزوي نهادها، سياست گذاران و روشنفكران هستند:
- استقلال
تمام موارد توسط چند نفر و در استقلال كامل ساخته شده است. دكتر سلام نيز كه باز هم متكي بر گروه كوچكي است اگر پشتوانه سياسي بسيج را نداشت احتمالا اكنون به سرنوشت ” من روحاني هستم” دچار بود. اين استقلال كه سالها ادعا و آرزوي گروه هاي مختلف بود امروز تحت برچسب “بي شناسنامگي” خفه مي شوند.
- جوان
هرسه محصول توسط تيمي بسيار جوان ساخته شده اند. ضمنا تمامي عوامل “من روحاني هستم” خانم هستند. جواناني كه ديگر پشت بندهاي بخشنامه ها تاب نمي آورند.
- خودجوش و دغدغه مند
هيچ اعلام نيازي يا رايزني سازماني براي توليد اين قبيل محصولات وجود ندارد. هيچ عقل معاشي نيز موضوع مستند را رياست جمهوري فعلي، جنگ ايران و اسرائيل يا موضوعات داغ سياسي برنمي گزيند.
- ضعف تكنيك
دكتر سلام با تمام خلاقيت هايش تكنيك جدي ندارد. حتي ميان برنامه ها (footage) گرافيك چشمگيري ندارند و در حال پيشرفت اند. “من روحاني هستم” نيز از نظر شكل (فرم) با وجود پیشرفت قابل توجه، جاي كار بيشتري دارد. “پيام راشل كوري٢” از قدرت بيشتري برخوردار است و حتي تدوين خوبي هم دارد. اما از ضعف داستان رنج مي برد. در این باره سه نكته جزيي دارد:
- به نسبت موارد مشابه گذشته پيشرفت چشمگيري ملاحظه مي شود، به خصوص در انیمیشن.
- آنچه اين ضعف را جبران نموده، همان دغدغه مندي و مضمون قوي كارهاست.
- در پيشرفت تكتينيكي و شكلي اين گونه محصولات آفتي جدي وجود دارد: “اسارت تكنيك”. همان كه در سكانس به شدت طولاني “راشل كوري” مي بينيم. مستند هاي متعددي از افراد دغدغه مند در كار هاي دوم به بعد، آن قدر درگير روايت شدند كه از داستان عقب ماندند.
- اقتصاد مخاطب محور
شايد مهم ترين دستاورد اين محصولات باز كردن معبري خارج از راهروي سازمان هاست. آنچه مي تواند استقلال ايشان را تضمين كند كسب درآمد از فروش و اكران مردمي است. امروز مي توان گفت اين جوانان به سهولت يا سختي اين مسير را گشوده اند.
- شبكه
دكتر سلام دو محصول ديگر را تبليغ مي كند. گروه سفير پخش مستند “من روحاني هستم” را انجام داده است. صدا گزاري آن در راديو ميقات انجام شده است. برنامه تلوزيوني راز، “راشل كوري” را تبليغ مي كند. تقريبا همه به اين نتيجه رسيده اند كه شبكه پشتيبان وجود ندارد بلكه بايد اين شبكه را ايجاد نمود. فعاليت هاي انفرادي گوناگون فرهنگي به راحتي مي تواند به موج تبديل شود اگر يكديگر را بيابند.
- نمايش ناكارآمدي سازمان ها
وقتي يك مستند معمولي به خبر اول دنياي سياست تبديل مي شود، وقتي سياسيون نگران يك مجموعه طنز كوچك مي شوند، وقتي انيميشني ١٧ دقيقه اي شبكه هاي خارج از كشور را وادار به واكنش مي كند، چه نتيجه اي مي توان گرفت به جز:
– رسانه هاي عظيم ما در خوابي خمار آلود يا كرختي مفرط با تمام عظمت و بودجه شان توان خروجي معادل چند نفر جوان را ندارند.
– جرات جوانان در حالي با استقبال مردمي مواجه مي شود كه سياست سخت مقاومت مي كند
– بخش نامه ها و نهادهاي حمايتي توانايي زايش موشي را نيز ندارند چه رسد به شتر!
– كارهاي نكرده و راه هاي نرفته بسياري موجود است.
– و شايد بزرگترين پيام اين جريان نشانه هاي يك تولد باشد. جوانه هاي سالم. اتفاقا بهترين حمايت دولتي حمايت نكردن دولتي است!
2 Comments