دهلیز ، یک شروع عالی ؛ نقد و تحلیل فیلم دهلیز

دهليز يك شاهكار به تمام معنا نيست اما يك شروع فوق العاده است. يك قدم كوچك ارزشمند. دهليز يك فيلم موفق است چرا كه قبل از هر چيز فيلم است و مخاطب را تا انتها مي نشاند. موفق است چرا كه مي تواند بارها تماشاگر را همراه خود كند، چرا كه ادعايي بزرگ ندارد و همان محدوده كوچك را خوب شخم مي زند. چرا كه به موضوعي حساس و مبتلا به مي پردازد. چرا كه آن موضوع خوب و مبتلا به را شايسته و محترمانه پاسخ مي گويد. رمز موفقيت دهليز چيست؟

Dehliz_04

دهليز موفقيت خود را مرهون توفيق و هماهنگي چهاربخش است: متن، كارگرداني، تدوين و بازيگري. دهليز فيلم نامه پخته و بسته اي دارد. از ابتدا با موضوع مهم فيلم روبرو نمي شويم، بلكه موضوع فيلم براي ما مهم مي شود. ورود به موضوع بحث برانگيزي مانند قصاص با مشكلاتي جدي همراه است. اول آنكه تقريبا در چندسال گذشته بارها و بارها در آثار مختلف بيان شده و مورد بحث قرار گرفته است. در نتيجه بسياري از مخاطبين اطلاعات و آشنايي جدي با اين موضوع دارند و درباره آن قضاوت ها و ذهنيت هاي آماده اي دارند.

بحث هايي كه تا همين سال پيش درباره فيلم “من مادر هستم” نیز به اوج رسيد. از سوي ديگر قصاص مساله اي اجتماعي است كه حتي درعالم سياست نيز بازتاب هاي تاريخي اي داشته است. تبليغات منفي متعددي درباره قصاص با ژست هايي انسان دوستانه انجام مي شود و حتی گاها اهداف سياسي نيز وجود دارند. از سوي ديگر قصاص به عنوان يك باور مذهبي و اعتقادي و مساله ای فقهی عامل ثبات و حفظ جامعه معرفي شده است. با این همه قصاص تلخي دارد و همين تلخي است كه قضاوت را درباره آن دشوار مي سازد. ورود به مساله اي چنين مناقشه برانگيز بسيار دشوار است.

Dehliz_07

حال آنكه دهليز در اين زمينه بسيار موفق است. نويسنده مانند بسياري فيلم هاي مشابه از دريچه خانواده قصاص شونده وارد مي شود كه خود بار احساسي بيشتري را در بر دارد. اما با اين وجود به دام تفريط نمي افتد و يك جانبه قضاوت نمي كند. دهليز حق قصاص را محترم شمرده و خانواده صاحب حق را نيز فراموش نمي كند. از سوي ديگر پذيرش گناه توسط پدر و فرايند بخشش را طي يك داستانواره توضيح مي دهد: ” يه كار بدي كردي ممكنه در رو روت ببندند يا حتي هلت بدن اما تو كار بدي كردي و بايد عذرخواهي كني” اين برخورد با قصاص بسيار شيرين و دلپذير انجام مي شود و نهايتا بخشش نيز تبليغ مي شود. اين يك متن موفق است.

فيلم براي گرفتن تلخي موضوع با ترفندهايي شيريني و خوش مزگي كودكانه را دخيل مي كند و اساسا همين تقابل تلخي و شيريني است كه موتور محرك فيلم مي شود. در عين حال با طرح معماگونه موضوعات و پاسخ هاي آن در ادامه با ساختاري مرحله مرحله و داستان داستان فيلم را پيش مي برد. مجسمه چوبي، اخراج از مدرسه، هم كلاسي ها، ماجراي سنگ زدن و … همگي مين هاي زمان داري هستند كه در زمان مناسب عمل مي کنند.

Dehliz_06

تبيين ارتباط پسر و پدر از جنس ارتباط هاي مغفول سينماي ايران و جهان است كه بسيار پيچيده و جذاب است. نزديكي گام به گام پسر به پدر، سپس تركيب اين ارتباط با احتمال مرگ پدر و بعد ورود به موضوع قصاص همان ترفند موفقيت متن در نزدیک كردن بيننده با موضوع اصلي فيلم است.

اتفاقا يكي از نقاط ضعف فيلم نيز ريشه در همين دوگانگي روايت دارد. از یک سو قصه از جایگاه كودك است و لحني كودكانه دارد و از سوي ديگر مساله بزرگسالان را بيان مي كند. نتيجه آنكه گاهي بين اين دو مردد و كمي گنگ است. بيان فانتزي گونه در شرارت هاي كودك و دعواي بچه ها و فضاي رويايي فوتبال در كنار ماجراي واقع گرايانه قصاص تفاوت هاي زبانی، داستانی و بیانی ملموسي ايجاد مي كند. البته اين امر با تدوين و موسيقي مناسب تا حدودي كنترل شده است.

IMG17032101

در كنار شخصيت هاي پدر و پسر، شخصيت مادر نيز پرداختي مناسب دارد. مادر نقشي محوري و پس زمينه دارد و همه كارها را مرتب مي كند. اين نقش جذاب به راحتي مي توانست فرصت بسيار بيشتري از متن را اشغال كند اما قدرت اين نقش به پس زمينگي آن بود. عشق بين مرد و زن نيز بدون اغراق، واقعي و قابل لمس است. اگر كمي وضعيت پوشش مادر مناسب تر بود مي توانستيم او را به عنوان الگويي تمام عيار يا حداقل نماينده اي از متن مردم معرفي كنيم.

شخصيت پردازي دقيق كودك در كنار بازي خوب او از نقاط قوت فيلم است. به نظر مي رسد تلاش بسياري در فهم رفتار كودكان در موقعيت هاي مختلف انجام شده است. جزييات رفتاري پسرك بسيارحساب شده و قابل قبول است.

Dehliz_08

به تمام ساختار مناسب متن اضافه كنيد دقت كارگردان در اجرا و كنترل بازي ها را. خلاقيت هاي بياني در جاي جاي فيلم و جزييات فراوان فرمي، فيلم را همگن و بيننده را به كشف و هم ذات پنداري وا مي دارد. به عنوان مثال صحنه استقبال پدر و پسر از مادر يا فرار از شكستن پنجره يا ساعت مچي و …

فضا سازي ها نيز به خوبي انجام پذيرفته و بخصوص فضاي زندان در كنار خوش بینی به عوامل زندان نمايشگر سختي هايش نيز هست. اين نيز از موارد تقابل تلخي و شيريني است كه در فيلم وجود دارد که به نقش روایی آن اشاره شد.

به عنوان مثال فضاي سفيد اتاق ملاقات خنثي كننده سنگيني اتفاقات آنجاست. يا بازی فوتبال در حياط كنترل شده زندان و فنس ها. روابط گرم زندان بان ها با زنداني در مقابل سردي محيط زندان و سرنوشت مبهم زنداني. حمايت هاي سازماني زندان از خانواده زندانيان در برابر مشكلات متعدد مادر. حمایت بی دریغ مادر از کودکش در کنار نبود پدر. وابستگی روزافزون پدر به پسر در برابر مرگ نزدیک. پشیمانی مجرم در برابر مسئولیت گناه او. حق قصاص در برابر لطف بخشش و …

dehl

تدوين فيلم نیز نقش مهمی در رواني روايت فيلم به عهده دارد. عنوان بندي مناسب و نقطه شروع خوب فيلم از نکات قوت دهلیز است. انتخاب عطاران در نقشي جدي اگرچه با بازخوردهاي خوبي روبروست اما چهره عطاران در طنز تثبيت شده است و احتمالا همين موضوع از دلايل اصلي حضور او در فيلمي جدي و تا حدودي تلخ است. با همه اين احوال تصور بازيگري ديگر در اين نقش بد به نظر نمي رسد.

انتخاب نام دهليز براي فيلم نامناسب مي نمايد. اگرچه در ميانه فيلم پدر ترس خود را از دهليز خانه اعلام مي كند و ما متوجه شرایط دهلیزی! او می شویم، اما مي توان نام هايي به مراتب بهتر براي فيلمي اينچنين انتخاب نمود، چه آنکه فیلم بیش از پدر درباره پسر است.

Dehliz_03

صحنه پاياني نيز چندان منطقي به نظر نمي رسد. پايان باز براي فيلمي تا اين اندازه واضح كمي عجيب می نماید. شايد ترس از قضاوت باعث وجود اين پايان بندي يا به عبارت صحيح تر “پايان نبندي” باشد، اما به نظر مي رسد اعلام نظري قاطع تر چندان ضربه اي به روند يا نتيجه داستان نمي زند.

بخشيدن يا نبخشيدن با توجه به اطلاعات و آموزش هاي پدر به پسر احتمالا تاثيري در قضاوت پاياني بينندگان ندارد. چه آنكه اگر نبخشد مي دانيم حق است و پدر گناهكار و دلمان مي سوخت كه اي كاش مي بخشيد! و اگر ببخشد ارزش عملش را مي فهميديم و در هر دو صورت برد با كارگردان بود. سخنراني ما قبل آخر پسر و طلب بخشش نيز كمي بزرگتر از دهان او نشان داد كه شايد ريشه اش همان نکته اي است درباره لحن دوگانه فيلم اشاره شد.

در مجموع دهليز يك فيلم كوچك دوست داشتني و موفق است. يك شروع قوي و ساختارمند. شروعي كه انتظارمان را بالا مي برد. دهليز شاهكار تمام عيار نيست اما فيلم است. يك خانوادگي دوست داشتني و بامزه.