“من خيلى نگران زبان فارسىام؛ خيلى نگرانم. سالها پيش ما در اين زمينه كار كرديم، اقدام كرديم، جمع كرديم كسانى را دور هم بنشينند. من ميبينم كار درستى در اين زمينه انجام نميگيرد و تهاجم به زبان زياد است….”
اينها ابراز نگراني بالاترين مقام سياسي كشور و يكي از موثر ترين شخصيت هاي جهان است. نگراني اي نه از بابت مشكلات جهاني زبان فارسي، بلكه از بابت مشكلات داخلي زبان فارسي.
رسانه ها
قطعا رسانه ها در اين زمينه بسيار موثر يا مقصرند. مهم ترين رسانه هم طبيعتا فراگيرترينشان يعني صدا و سيماست.
صدا و سيما
وقتي در خود رسانه ملي واژه هاي فرهنگستان مسخره بشود، يا مجريان بدون حساسيت خاصي از كلمات خارجي استفاده كنند، يا براي نمايش نزديكي به جوانان از كلمات و اصطلاحات خفن! استفاده كنيم،
و يا براي كلمات فني (آنونس، تيزر، تايم، كليپ، كنترل، رژي، هد، موزيك،… ) معادل به كار نرود، شعر جايگاهي نداشته باشد، خوشنويسي فراموش شده باشد، برنامه هاي ايران شناسي رنگ و بوي تخت جمشيد داشته باشند، تبليغات كالاهاي با نام خارجي و شبه خارجي ( پريل، پرسيل، اويلا، مك، ماي بيبي، چاكلز، چي توز، لوسي، اَوِه، سافت لن، مای، …) هزاران بار پخش شود، بايد هم زبان فارسي مظلوم باشد.
اين بزرگترين رسانه كشور مي تواند نقش اساسي در گسترش زبان فارسي داشته باشد و اگر زبان فارسي ضعيف شده باشد صدا و سيما موفق نبوده است.
رسانه هاي نوظهور
هيچكس امروز از موشواره به جاي ماوس استفاده نمي كند اما “رايانه” شيوع خوبي داشت. چرا كه آسان تر و عامه فهم تر بود و به موقع مطرح گشت.
دو دليل اين رسانه ها را بسيار بسيار تاثيرگذار كرده است. اول شيوع آنها بخصوص در ميان جوانان و دوم تازگي (به روز بودن) آنها. در نتيجه بايد به سبك جهادگونه اي واژه هاي معادل مناسب ساخت. بررسي ريزتري كنيم:
1- اينترنت
سايت، سرچ، اسلش، بك اسلش، وب، اينترنت، ريفرش، ريلود، لود، دانلود، آپلود، درفت، اسپم، هينت، اسكرول، سي ام اس، كامنت، ووت، تيتر، بادي، هدر، فوتر، فايل، ساند، فولدر، اينفوگرافي، ويديو، فيلم، وي پي ان، فيلتر، فيلترشكن، سورت، ليست و انبوهي لغت ديگر كه در حال رواج اند.
بايد در معادل سازي اين دسته لغات هم بار تخصصي را در نظر گرفت و هم بار عامه پسندي را.مثلا واژه بارگيري به جاي دانلود شايد صحيح باشد اما سريع و شفاف براي همه نيست. اما واژه دريافت راحت تر است هرچند دقيق نيست.
با سرزدن به سايت فرهنگستان متوجه نسبت ايشان و دنياي مجازي مي شويد!! اينجاست كه بايد خود جوانان غيرت كرده واژه سازي هاي معادل را پيشنهاد دهند.
2- موبايل
او اس، هوم، ويجت، كانتكت، كانكت، تري جي، واي فاي، يو اس بي، اسكرين، اسكرين شات، ايكون، ديلت، ست آپ، ريموو، چك، آپشن، ستينگ، شارژ، ناتيفيكيشن، فلايت مود، شير، لايك، اتچ، ميل، نوت، آنتن، اوپراتور، سلولار، ديتا، سوايپ، ناچ، زوم، زوم اوت، تايپ، تسك، پروسس، منيجر،…. و صدها واژه ديگر كه در حال ورود اند.
تلفن هاي همراه جديد رايانه هاي جديدي هستند با دنيايي از اصطلاحات جديد. نوجواني كه نداند اندرويد چيست و بلوتوث چگونه كار مي كند و تفاوت آن با واي فاي چيست از چرخه روزگار عقب است.
اما برخلاف انتظار كار اصلي را در اين حوزه شركت گوگل انجام داد!!! او با ترجمه فارسي “اندرويد” جلوي رواج بسياري از واژه ها را گرفت و البته واژه هاي معادل خودش را گسترش داد.
در حالي كه ما مي بايست در اين حوزه ها اتكا به داخل داشته باشيم و خودمان سيستم عامل فراگير فارسي را بسازيم. و اگر نمي خواهيم، حداقل فارسي سازي را خودمان انجام دهيم.
امروز به راحتي مي توان با مكاتبه اي ساده اين مهم را انجام داد. شركت هاي متعدد براي تسخير بازار خاورميانه اقدام به فارسي سازي مي كنند. شركت هاي اينترنتي، مرورگرها، آنتي ويروس ها، سيستم هاي مديريت محتوا، افزونه ها، نرم افزار ها، سيستم هاي عامل و حتي بازي ها از اين دسته اند. بعضي ترجمه ها به اندازه اي ناهمگون است كه كاربر نسخه انگليسي را ترجيح مي دهد!
3- شبكه هاي اجتماعي
واژه هاي لايك، شير، فالو، كامنت، شات، شيك، اتچ، منشن و … به اندازه اي دخيل زندگي مي شوند كه در مكالمات روزمره هم شنيده مي شوند.
شبكه هاي مجازي به شدت در حال رواج اند و به دليل خاصيت اعتياد آورشان از اهميت مضاعفي برخوردارند. در اين زمينه ان شاءالله پيشنهاداتي در مطلب آينده ارائه خواهد شد.
4- رسانه هاي نامحسوس
جعبه دستمال كاغذي، نماي ساختمان، بدنه اتوبوس، تابلو مغازه ها، علائم راهنمايي، نوشته هاي پشت وانت، شمارشگر هاي سر چهار راه و … هريك رسانه هايي موثر و روزمره اند. تك تك اين رسانه ها روزانه هزاران باران و سالانه ميليون ها بار ديده مي شوند.
اگر نمايشگر انتظار چراغ قرمز، نوشته هاي روي بسته بندي ها، بليط هاي اتوبوس و مترو و قطار و هواپيما، تبليغات محيطي، پوسترهاي شهرداري، تابلو هاي فروشگاه ها، نقشه ها، تابلو هاي خيابان ها و …. به زبان فارسي نيستند چرا نبايد نگران اين زبان غريب باشيم؟ آخر مگر چند گردشگر داريم كه همه شهر را انگليسي كنيم؟
جالب نيست كه اگر به متون نه چندان قديمي مراجعه كنيد مي خوانيد: “نشاني: خيابان ايران- بازارچه سقاباشي- كاشي ٣”
ولي امروز مي نويسيم:” آدرس: شهرك غرب – فاز ٢ – بلوك ٣- پلاك ١٣- يونيت١”
Leave a Reply