شبكه تازه تاسيس افق فاصله ای جدی با صدا و سيما دارد. چيزي متفاوت است و صدايي خاص دارد. اگر چند دقيقه اي را با اين شبكه گذرانده باشيد متوجه تفاوت هاي آن با باقي شبكه ها خواهيد شد. افق بدون واهمه سخنراني هاي محمدرضا پهلوي و دربار و يا پيام كلينتون به جوانان ايراني را پخش مي كند و … .
موضوعات انتخابي اين شبكه متفاوت است. تحصيل در هندوستان، مهاجرت نخبگان، تاريخ دموكراسي در ايران، شعر فارسي و حتي مستندهايي درباره گردشگراني كه به ايران مي آيند. همه اين مثال ها دليلي است بر تفاوت رفتاري اين شبكه با تمام شبكه هاي ديگر.
شبكه انقلابي ها؟
احتمالا اين نخستين شبكه صدا و سيماست كه پيش از راه اندازي مخالفان سياسي پيدا كرد. برخي روزنامه ها و نشريات داخلي و خارجي رسما ابراز نگراني كردند. ايشان ادعا مي كردند افق منتسب به سپاه، موسسه ي اوج و يا افرادي مانند طالب زاده و يامين پور است.
هرچند اين احتمالات دور از واقعيت نمي نمايد اما عملكرد اين شبكه تا امروز ملي تر از بعضي شبكه هاي ديگر رسانه ملي بوده است. در حالي كه به لطف زلزله مورموري را شناختیم ، افق از كارآفرين يزدي، موسس مسجد هامبورگ و دانشجويان هندي و زيبايي هاي دورافتاده كشور مي گويد.
نگراني از جناحي شدن رسانه ملي نگراني به جايي است كه بايد به آن توجه كرد، اما سوءاستفاده از اين نگراني نبايد باعث اخته شدن صدا و سيما شود. صحبت از دغدغه هاي انقلاب نبايد يك صداي جناحي تلقی شود. چرا که این ترفند راحت ترين انتخاب را برای رسانه ملي ایجاد می کند: برنامه هاي خنثي شده و بي جهت. گپ هاي بي خاصيت با مهمانان تكراري مانند موج بازيگران و فوتباليست ها و خواننده ها، حجم عظيمي از رويدادهاي صرفا تفریحی مثل فوتبال و فوتبال و فوتبال!
برنامه هايي كه به هيچ كجا و هيچ كس بر نمي خورد. برنامه های خمارآلودی که آرامش مرداب گونه را بر هم نزند. (قطعا به برنامه های تفریحی نیاز است اما سرگرمی هم می تواند اندازه، جهت و خاصیت داشته باشد.)
نتیجه می شود همین وضعیتی که دوره انتخابات صدا و سیما ی متفاوتی می بینیم. همین که پخش زنده جلسه راي اعتماد مجلس يك اتفاق فوق العاده محسوب بشود! همين كه اخبار بیست و سی متفاوت محسوب بشود. و همین که شبکه مستند -و قرآن- را گرد مرده پاشيده اند.
در اين ميان بايد هم افق متفاوت باشد، ولی نبايد تنها افق متفاوت باشد. افق نبايد شبكه انقلابي ها بشود. به اين معنا كه شبكه سه براي مردم و شبكه قرآن براي قرآني ها! شبكه چهار براي فرهيختگان و شبكه افق براي آن انقلابي ها! در نتيجه همان رويه سابق بر ساير شبكه ها ادامه خواهد يافت و عزيزان مطالبات انقلابيشان را از افق پيگيري نمايند.
اگر واقعا شعارهاي انقلاب را درست مي دانند چه باك از طرح كردنشان؟ اگر واقعا جذاب است چه باك از ريزش مخاطب؟ اگر واقعا مستدل است چه باك از هجمه به آن؟!
اگر از جناحي شدن و تك صدايي شدن مي ترسيم راه حلش خنثي سازي نيست، بلكه شنيدن طرفين ماجراست. افق چگونه مي تواند به ضد خودش تبديل شود؟ اول آنكه نيش اش را بكشند (كه بعيد نيست) و دوم آنكه يك طرفه شود. چرا نبايد مخالفان ولايت فقيه در افق نظراتشان را بگويند. چرا نبايد سلطنت طلب ها در افق تريبون داشته باشند. چرا نبايد كساني كه به انقلاب اعتماد ندارند دلايل خود را از افق بگويند يا بشنوند. و البته پاسخ ها هم بيان شوند. چرا مناظره هاي ايدئولوژيك نداريم؟ افق نبايد شبكه انقلابي ها باشد، بلكه بايد شبكه مردم باشد. اگر پس از سي سال ٨٥ ٪ مشاركت وجود دارد، از چه مي ترسيم؟ و آشکار است که اين رويه مديريتي صريح و شجاع مي خواهد.
ارزش برفک
آفت ديگر افق “تكرار” خواهد بود. تكرار موضوعي، تكرار قالبي و تكرار زماني. تكرار آسيب بزرگ اين روزهاي صدا و سيماست. برنامه هاي تكراري در يك شبكه و مهاجرت به شبكه هاي ديگر! تكرار ارزش ها را مي سايد و رنگ ها را مي برد. تكرار مداوم مزه ها را مي كشد و فوق العاده ها را عادي مي كند. پخش برفك بهتر است از پنج مرتبه تکرار در يك روز.
قالب ها نيز بايد متنوع باشند. مستند- مسابقه ابتكار خوبي است اما جاي برنامه زنده مناظره را نمي گيرد. گفت و گو هاي موضوعي، برنامه هاي تحليلي، ارتباط هاي مستقيم، مجله هاي تصويري و … قالبهايي هستند كه جايشان در افق خالي است.
نظم
و نخ تسبيح تمام برنامه “نظم” خواهد بود. هنر يك رسانه جذب مخاطب نيست بلكه “مشتری ساختن” از مخاطب است که با نظم و اعتماد شکل می یابد. نظم یعنی مخاطبی که ساعت 20 هر شب خود را به مستند داغی می رساند که دیگر تکراری نخواهد داشت، مخاطبی که گفت و گوی جذاب شب ها را از دست نمی دهد، برنامه های عصرانه ی شاداب و مخاطبی که اخبار تکراری را رها می کند تا تحلیل ها و گزارش های متفاوتی را ساعت 21 هر شب ببیند.
افق می تواند و باید انقلابی در شبکه ها باشد به شرطی که شبکه انقلاب این مردم باشد. به شرطی که خود را در رقابت با سایر شبکه نبیند. به شرطی که خود را در رقابت با ماهواره ها نبیند. به شرطی که خود را در رقابت با تمام جهان ببیند و بدیع، تازه، متنوع و منظم بماند.
2 Comments