تهران شاهد بعضی پروژه های عجیب و غریب از سوی نهادهای مسئول است که متاسفانه اطلاعات اندکی از آنها ارائه می شود. طرح هایی که فرایند تعریفشان، انتخابشان و اصلاحشان مشخص نیست، گویی از ناکجا آمده اند. میدان انقلاب، پیاده راه میدان امام حسین (علیه السلام)، میدان شهدا و حالا میدان بهارستان:
طرح های تاریخی در میدان تاریخی!
در روزگاری که از هرگوشه خبر فروریختن میراثی یا بریده شدن تاریخی به گوش می رسد، مجلس نمایندگان مردم می توانست مسیری برای پيگيري باشد. اما اینک چه سود كه شكايت از قاضي را به كجا ببريم؟! مجلس شوراي اسلامي كه خود بايد محافظ ارزش هاي مردمي باشد، چگونه دست اندر کار ساخت و سازهاي اين چنيني مي شود؟
تاسف بار تر و تاسف بار تر آنكه این اساختمان از داخل مسجد مطهري (اين نادره و نگين معماري تهران، بازمانده سنتهاي اصيل، مفصيل قديم و جديد، ميراث زنده، معماري ارزنده، يادگار سپهسالار و مطهري و لرزاده و ميرميران) نيز به زشتي تمام مانند زخمي بر صورت، سر كشيده است.
اگر تهران چند ميدان تاريخي داشته باشد، قطعا بهارستان يكي از آنهاست. اين ميدان علاوه بر آنكه تاريخي است، تاريخ ساز نيز بوده است. توپخانه اي عليه مشروطه، تريبوني براي مصدق و قتلگاهي براي كاپيتولاسيون تنها نمونه هايي از جريانهاي گوناگون تاريخي – سياسي اين ميدان است.
چند صد كيلومتر آنطرف تر يونسكو هنگامي كه بي عملي مسئولان ما را در قبال ميراث كشورشان ديد خودش مانع ساخت و باعث تخريب برج جهان نما شد. اما چرا؟ زيرا از يكي از گوشه هاي ميدان نقش جهان اصفهان اندكي از آن برج پيدا شده بود. بگذريم از كش و قوس هاي مسئولان وطني در جايي كه دل بيگانه هم مي سوزد! اما امروز ساخت و ساز غير مسئولانه مجلس چه بر سر بهارستان تاريخي ما آورده است؟
دقيقا در محور اصلي ميدان ساختماني خود را به تمام ميدان تحميل كرده است. تاسف بار تر و تاسف بار تر آنكه این اساختمان از داخل مسجد مطهري (اين نادره و نگين معماري تهران، بازمانده سنتهاي اصيل، مفصيل قديم و جديد، ميراث زنده، معماري ارزنده، يادگار سپهسالار و مطهري و لرزاده و ميرميران) نيز به زشتي تمام مانند زخمي بر صورت، سر كشيده است.
حالا كجايند داعيه داران ميراث فرهنگي؟ متوليان امر؟ و سرايندگان شعارهاي انتخاباتي؟ اشكالي ندارد، به مجلس شكايت مي بريم، اما از كدام نهاد؟ از مجلس؟!
گویا آش به قدری شور است که در خود زیر مجموعه شهرداری نیز اعتراضاتی وجود دارد.
طرح هایی از ناکجا
و باز هم همان سوال قديمي: چه كسي اين طرح ها را مي دهد؟ چه كسي تاييد مي كند؟ و چه كسي مجوز ميدهد؟ و چرا تصوير و اطلاعات چندانی قبل از اجراي طرح به مظان نقد عمومي گذاشته نمي شود؟
متاسفانه از اين طرح (طرح جامع بهارستان) نيز مانند طرح هاي متعدد ديگر شهرداري اطلاعات زيادي در دسترس نيست. فقط مي دانيم احتمالا ميدان پياده راه مي شود، كتابخانه بزرگي به مجلس مي دهند و البته خانه هاي نمايندگان هم يكجا ساخته مي شود(200 واحد). ضمنا این طرح هزینه ای 400 میلیاردی خواهد داشت. همين چند خط هم به شدت نقد شدني است :
مساله ترافیک و بافت قدیمی
اگر بناست بهارستان پياده رو شود ماشين ها را چه مي كنند؟ بافت اطراف كه يقينا پاسخگو نخواهد بود و زير بار ترافيك فرسوده تر از اكنون خواهد شد. پل هوايي هم مساله شهري و امنيتي خواهد داشت. مي ماند يك راه: زير زمين. يكي از بدترين روش ها. خطرات جدي بخصوص در بافت فرسوده، هزينه سرسام آور در طول اجرا، هزينه زياد نگهداري و تامين انرژي، افزايش جرم خيزي و مساله تامين امنيت (كاربران و مجلس) در مدت بهره برداري از مشكلات رايج اين گزينه است!
یک اشتباه راهبردی و تبعات اجتماعی سیاسی امنیتی
جمع كردن تمام نمايندگان مجلس و خانواده هايشان در يك منطقه انتخاب بسيار اشتباه ديگري است. بزرگترين نتيجه اين اشتباه، جدا كردن نمايندگان از بافت اجتماع است. نماينده اي كه نه معلمي مي بيند و نه مكانيكي و نه نانوايي چگونه نماينده مردم است؟ نماينده اي كه فاصله خانه تا مجلسش يك خيابان خلوت است چه دركي از اجتماع دارد؟
اين تصميم اشتباه، نمايندگي را به يك شغل مي كاهد و يك طبقه جديد اجتماعي مي زايد. طبقه اي با حقوق قابل توجه، داراي قدرت سياسي و بدنه اجتماعي متراكم. طبيعي است كه فسادخيز باشد. اين طرح با نزديك كردن زيست اجتماعي، خانوادگي اين طبقه و بريدن ارتباطات عمومي آنها روند فساد را سرعت خواهد بخشيد. اين طبقه جديد بچه هايشان را به مدارس نزديك خواهند فرستاد و قاعدتا روابط خانوادگي و سببي پيدا خواهند كرد. آغازي بر شبكه سازي سياسي- مالي و خوني. اتفاقي با نمونه های مشابه موجود در اندازه ای وسیع تر.
حتي اگر با سهل انگاري مفرط و خوش خيالي پوشالي اين مساله را نا ديده بگيريم، جمع كردن تمام يا بخشي از نمايندگان در يك منطقه، كمكي بزرگ به توپخانه دشمن است!!
ساختمان سازی کنار میراث فرهنگی
و اما كتابخانه. توده ي عظيمي از بتن كه در كنار مسجد-مدرسه تاريخي مطهري در حال ساخت است. باز هم بدون تصوير و نقشه و اطلاعاتي از طراحي. طرح هايي از نا كجا منتقدي هم نخواهند داشت. و هنگامی که اين حجم بتن كامل شد ديگر بازگشتي نخواهد داشت. 66 میلیارد تومان برآورد هزینه می شود اما یک تصویر کوچک از آینده پروژه پیدا نمی کنیم! سوال اینجاست که اگر این طرح عظیم که به نقد کشیده نمی شود دچار معایبی باشد، چه مقدار هزینه دیگر برای اصلاح نیاز است؟
ساختمان ديگري (كه از ميدان نيز پيداست) در خيابان مردم است. تابلويي مهجور در كنار ساختمان وجود دارد از طرحي كه تناسبي با آنچه ساخته شده ندارد. جالب آنجاست که سالیان متمادی اسكلتي از یک بيمارستان در اين مكان وجود داشت و گويا دلايل امنيتي مانع تكميلش شده بود. حال اسكلتي ديگر و بدقواره تر و بلندتر جاي قبلي را گرفته! ساختماني بي توجه به ميدان و تهران و شهروندان.
هزینه های تحمیلی
سامان دهی یک میدان شهری تصمیم ارزش مندی است اما این شیوه عملکرد نه تنها هزینه هایی برای ساخت پروژه هایی مبهم خواهد داشت بلکه پس از افتتاح نیز هزینه هایی دیرپا تر و حتی تاریخی خواهد داشت. در نظر نگرفتن ابعاد بهارستان و تحت الشعاع قرار دادن کل میدان توسط تنها یکی از ساختمان های این طرح نشان بی توجهی طراحان و برنامه ریزان این پروژه است. باید عاجزانه از ایشان درخواست نمود با این منش باعث شر نشوند، خیر پیشکش.
مجلس نمایندگان مردم یک بار در این محوطه اقدام به ساخت و ساز نمود و نتیجه آن هرمی عجیب و غریب شد! بار دیگر محلس دست اندرکار طرح فنی دیگری شده است که وسعتی به مراتب بیشتر دارد. بهتر است مجلس به عنوان محل رجوع مردم و نماینده باقی بماند و خانه های خود را به جای خانه های مردم نسازد.
Leave a Reply