(این مطلب به عنوان عضو یکی از بی ارتباط ترین مشاغل مربوط به شورای شهر نوشته شده است؛ معمار و شهرساز)
از وضعيت نابسامان تهران و مديريت شهري پر اشكالش كه نقد هم نمي پذيرد ماجرا را دنبال كنيم يا شوراي شهر را مقصر بدانيم. همچناني كه ذهنمان در اين بين هروله كنان سعي صفا و مروه مي كند هاتفي در گوشمان خبري از شوراي جديد شهر مي دهد. صف بلند كشتي گيران و وزنه زنان و مجريان و بازيگران و از همه بيشتر سياست بازان پشت رايانه ثبت نام، واكنش موافق و مخالف را بر انگيخت. عده اي نشان تنوع و تكثر و فضاي باز و همه اقشار شهر و … مي دهند و عده اي هرج و مرج و بي تخصصي و شلم شوربايي شورا خواندنش.
هاتف اما مكثي كرد و ما سعي صفا و مروه را رها كرديم و از همان جا برگشتيم تهران. چرا كه اتفاقا همين شوراي شهر اينطوري لياقت آن مديريت شهري آنطوري را دارد. مديريت شهري بازيگر نقش هاي مختلف، بردارنده وزنه هاي سنگين، خواننده آوازهاي خوش، زير گير و كنده كش متخلفان، و از همه مهم تر جاده سياست به همين شوراي شوربا نياز دارد. شهري كه مديرش نه معمار است و نه شهرساز همان بهتر كه شورايش هم خلبان باشند و پليس و جغرافيا دان. كشتي گيران درباره پروژه امام علي اظهار نظر كنند و پليسش پياده راه امام حسين را براي مردم ناراضي توجيه كند. اگر هم عده مخالف وجود دارند خب وجود دارند. مگر شوراي شهر توانست پياده راه ميدان شهدا را متوقف كند در حالي كه بدون مجوز شورا شروع شده بود(در اين رابطه و+) كه اكنون بتواند برج هاي پنجاه طبقه كنار برج ميلاد را متوقف كند. منكر تاثير و اهميت شوراي شهر نيستيم و ان شا الله اين مشت نمونه خروار نباشد. منتها ميگوييم اتفاقا همين شوراي شهر مناسب است. باشد كه شهردار آينده اش هم لياقتش را از بازيگران و ورزشكاران و سياست بازان بگيرد و معماران و شهرسازان هم به شغل شريف كشك سابي مشغول باشند. حجت مقبول اعرابي
2 Comments