کوتاه در دفاع از خروج

دسته بزرگی از علاقه مندان را میبینم که منتظرند هربار یک آژانس شیشه ای ببیند،
هربار ناامید می شوند
می گویند”این حاتمی کیا نیست”
انتظار دارند مثل آژانس بزند، بکوبد، حق بگوید و خلاصه “انقلابی گری” کند!
خروج برایشان یک شکست تلخ است، غافل از اینکه “فیلم زمانه ماست”

خروج بهترین فیلم چند سال اخیر ابراهیم است در کنار وقت شام. و البته متفاوت ترینش در کنار گزارش جشن.
بزرگترین نقد خروج لکنت زبان است: چرا فیلمی درباره اعتراض فریاد نمی زند؟
چون خروج فیلمی درباره اعتراض نیست! فیلمی درباره “امکان اعتراض” است.
فیلمساز مدعی انقلابی ما با بزرگترین چالش انقلاب مواجه شده : چالش مشروعیت.
چهل سال گذشته، ارزش ها زیر سوال رفته، قهرمان به سودجویی و هلاک کردن دوستان شهیدش متهم است!
شهادت تحقیر شده، معیشت به باد هلیکوپتر رییس جمهور رفته، آب هم شور شده و هیچ مسئولیتی پذیرفته نمی شود.
قهرمان دینش را ادا کرده، خودش و پسرش و خانواده اش را قربانی کرده. اما برای چه چیزی؟
چالش مشروعیت چالش مسئولیت پذیری انقلاب است. خروج آینه جامعه ماست، وقتی در دی 96 جرقه خورد و وقتی در آبان 98 منفجر شد.
“مردم اعتراض دارند”
“حق مردم”
“در چارچوب قانونی”
“آشوب با اعتراض فرق دارد”
چقدر اخیرا این گزاره ها را شنیده ایم و تغییر اساسی ندیدیم.
خروج اتفاقا روی مهم ترین موضوع جامعه دست گذاشته، ملتهب تر از آژانس. اما از گلوی پدر شهید مدافع حرم داده.
قهرمان دنبال ماهی گیری نیست، شفای امامزاده پاستور هم نمیخواهد. دنبال باقی مانده انقلاب است. دنبال مشروعیت.
خروج نمایش اعتراض نیست که فریاد بزند و نگهبان کشی را توجیه کند،
خروج نمایش “ساکت کردن اعتراض” است، درباره اعتراض نکردن است.
و چه لحظه ی باشکوهی است جایی که میخواهند بدانند حرف حساب قهرمان چیست؟ او میگوید “سیگارم را بدهید.”
حاتمی کیا هنوز زنده است و شاخک هایش خوب کار میکند.
زبانش گویاست اگر گوش شنوایی باشد.
البته حرفش تلخ است، متاسفانه.چون اتفاقات جامعه تلخ است، متاسفانه.اما ناامید نیست.
هنوز قهرمان هست و باید اعتراف کنیم تقریبا فقط سینمای حاتمی کیاست که می تواند قهرمان بسازد.
بازی فرامرز قریبیان درخشان است. بارها یادآور کلینت ایستوود در اوج است.
چشمهای عجیبش گویی یکتاست! و چه حسرت برانگیز است که هنرمندی کارنامه اش را با بهترین اثر تمام کند، با موسیقی عالی همایون فر.
فیلم می توانست بهتر باشد؟ البته، خصوصا در شخصیت های جانبی و اتفاقات جاده ای.اما اگر فیلم را بخاطر مضمونش نپسندیدید پنجره را باز کنید و کف خیابان را ببینید.