١- كتابخانه ملي كشور وضعيتي مضحك پيدا كرده است. قاعدتا پيشوند ملي حكم مي كند كتابخانه اي در شان مليت ايراني و متعلق به ملت ايران آماده خدمت رساني به آن ملت وجود داشته باشد. اما يك دفتر نگهباني در ابتداي ورودي به شما گوشزد مي كند كه هان،”اينجا كتابخانه ملي است” كجا مي روي؟ و تو مي گويي من ايراني ام، كارت و شناسنامه و پدر و مادر و زبان و فرهنگ و همه چي هم دارم. مگر اينجا كتابخانه ملي ايران نيست؟
-هان”اينجا كتابخانه ملي است” اما شرايطش را داري؟ دانشجويي؟ مخترعي؟ دانشجو هم باشي، ارشد به بالا؟ مخترع هم باشي، ثبت كرده اي؟
-من ايراني ام!
-اينجا كتابخانه ملي است
-مي خواهم سیر کنم، دانش بجويم، اختراع كنم، حفظ كنم.
– اينجا كتابخانه ملي است
–كتابخانه ملي ايران؟
-” كتابخانه ملي ما””كتابخانه ملي دانشجويان ارشد و دكتري!””كتابخانه ملي مخترعين!”
و مي فهمي چه شريف است مليت ايراني. و چه بي ارزشي كه به كتابخانه هم راهت نمي دهند. چرا كه تو لوله كشي، كاسبي، فروشنده اي، بيكاري و ….. اما دانشجوي ارشد نيستي، پس كتابخانه ملي ايران جاي تو نيست. چه تعارضي دارد اين پيشوند ملي. و چه فرهنگياني كه داخل اين دژ نشسته اند!!!
نه اين كتابخانه ملي نيست هرچند که تابلو را اينطور مي نويسند. و جالب آنجا كه خود را متوليان فرهنگي مي نامند!!! و كدام بخش فرهنگ؟ كتاب و واژه و كلمه!!
بايد ثبت نام هم بكني. هزينه مالي هم بدهي! ملي است ديگر.
از خاطرم نمی رود چهره نوجواني را كه آمده بود در كتابخانه ملي اش دوري بزند و شايد نقطه عطفي ميشد در زندگي اش. اما نگهباني به او گوشزد كرد: اينجا كتابخانه ملي است. اي كاش به او گفته بودم كتابخانه ملي براي تو نيست. و تمام راه رفته را تلخ برگشت. پژمردگي نگاهش فراموشم نمي شود. كتابخانه ملي آنها.
٢- مهم ترين علت چنين تصميم ناعادلانه اي را مي گويند:”ظرفيت نداريم” ” آقا نمي دوني چه جمعيتي ميومدند اينجا براي كنكور، رو زمين مي نشستند”
سوال:
– كتابخانه ملي بخش هاي گوناگوني دارد. بخش تخصصي، نابينايان، معلولين و حتي كودكان(كه تنها يكبار كودكان را در آن ديدم، كه تصور مي كنم متعلق به كاركنان بودند. واقعا چرا ما كودك ارشد به بالا نداريم؟!) تنها بخش عمومي است كه اجازه ورود كتاب و جزوه و درنتیجه مطالعه براي كنكور را مي دهند. پس اگر جمعيت كنكوري مشكل آفرين باشند تنها يك بخش از اين مجموعه مشكل دارد. چرا همه كتابخانه را محدود كرده ايد؟
– اگر مشكل كنكوري ها هستند. چرا محدوديت را به ديگران تحميل مي كنيد؟ چرا محدوديت را در تمام طول سال اجرا مي كنيد؟ آيا نمي توان در يك دوره زماني خاص کنکور، يك گروه محدود از مخاطبان را ممنوع الورود به بخش عمومي كرد؟ خيلي آسان است. آیا نمي توان بخش عمومي را در يك دوره زمانی مشخص تعطيل كرد؟ يا اصلاً راهکاری بسیار آسان تر: بخش عمومي را مانند ساير بخش ها محدوده ممنوع براي ورود كتاب و جزوه كرد. ديگر چه بهانه اي باقي مي ماند؟ فردا كه جمعيت همين ارشدها هم بيشتر شود و كنكور دكتري سد بعدي باشد، مي خواهيد چه كنيد؟ محدوده را تنگ تر كنيد. فقط خودتان بمانيد و كتابها.
– چرا ديگران را محدود مي كنيد. چه كسي به شما اجازه تفاوت قائل شدن بين مردم را داده است. چه كسي مي گويد دانشجوي ارشد بيشتر از دانشجوي كارشناسي تحقيق ميكند؟ آيا دانش آموزان نياز به كتاب ندارند؟ حداقل، محدوديت را يكسان توزيع كنيد: هرایرانی يك ماه درسال اجازه استفاده داشته باشد و دانشجويان ارشد بيشتر. بهتر نيست؟ كاسب ها حق استفاده ندارند؟ پيك موتوري ها چطور؟
– پيش بيني جمعيت يكي از ابتدايي ترين مراحل يك پروژه است. توانايي ساده پيش بيني جمعيت را نداشتيد؟
– طراحي مجموعه فعلي يك طرح گسترش پذير است. يعني به راحتي قابل گسترش است. اما به علت جزييات زياد و فني، هزينه بر است. چرا در مسابقه طراحي معماري، قابليت گسترش كم هزينه را مطرح نكرديد؟ چرا همين الان چنين طرحي را مطرح نمي كنيد؟ محدوديت زمين در اطراف اين مجموعه وجود ندارد.متوليان به يكي از ساده ترين و كودكانه ترين حالات، صورت مساله – همان مخاطبين- را به راحتي پاك مي كنند. محدوديت امكانات خويش را به مخاطبين تحميل مي كنند. ولی راه های دیگری هم هست. در همين چند خط بيش از پنج راهكار ارائه كرديم.
اين كتابخانه ملي نيست. لطفا پيشوند آن را تغيير دهيد. هر بار كه از كنار آن عبور مي كنيد، حس تلخي مي گويد، يا تو ايراني نيستي يا اين ساختمان ملي نيست.
پی نوشت:
2-در قانون تأسيس اسناد ملي ايران نيز كه در سال 1349 به تصويب رسيده است، اهداف ذيل را براي تأسيس آن بر مي شمارد:
« به منظور جمع آوري و حفظ اسناد ملي ايران در سازمان واحد و فراهم آوردن شرايط و امكانات مناسب براي دسترسي عموم به اين اسناد و همچنين صرفه جويي در هزينه هاي اداري و استخدامي از طريق تمركز پرونده هاي راكد وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و وابسته به دولت و امحاء اوراق زائد سازماني به نام سازمان اسناد ملي ايران وابسته به سازمان امور اداري و استخدامي كشور تأسيس مي گردد».
3-هم اکنون تنها این افراد مجوز ورود به کتابخانه ملی را دارند:
نخبگان و مخترعان
پديدآورندگان و مترجمان كتب علمي و تخصصي (حداقل 3 عنوان كتاب و يا 1 عنوان برگزيدة كشوري)
نويسندگان مقالات علمي پژوهشي و يا مقالات ISI (حداقل 3 مقاله علمي)
فارغ التحصيلان دكتراي تخصصي، و فارغ التحصيلان دروس حوزه اي از سطح 3 به بالا
شاغلان تحصيل در مقطع دكتراي تخصصي
كليه دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد و دانشجويان دكتري حرفه اي ترم 9 به بالا (منبع)
2 Comments