چگونه معماری آینده ما را تغییر می دهد؟ بخش سوم: زبان فارسی

معماری و سیاست های پیشرفت

هرچند عده ای معماری را هنری تزیینی می دانند، اما معماری بسیار تعیین کننده تر از چند نقش تزیینی است. معماری هنر تزیینات و زیباسازی نیست بلکه هر آنچه در شیوه زندگی موثر باشد را می توان به نوعی معماری دانست. حتی دیواری موقت یا ستونی چوبی، و یا نرده ساده ای کنار پیاده رو نیز معماری است. خانه ای که کودکان با پتو و پشتی و مبل و چادر برای خود می سازند نیز معماری است. چرا که شیوه رفتار زیستی را تعیین می کند.

برای آنکه متوجه اهمیت معماری در زندگی روزمره باشیم چند مثال ملموس ذکر می شود.

معماری و زبان فارسی

سياست گسترش و حفظ قدرت زبان ارتباط مستقيمي با استقلال و هويت يك ملت دارد و در نتیجه از اهميت مضاعفي برخوردار است. معماري نيز مي تواند له يا عليه اين سياست عمل كند. اما چگونه؟

معماری و زبان فارسی
معماري هنري است كه برخلاف بسياري از شاخه هاي ديگر هنري درگيري عميق و طولاني با بدنه زندگي مردم دارد. در نتيجه تغييرات معماري در اقصي نقاط كشور تاثير درازمدت دارد.

معماري به مثابه آموزش
هنگامي كه معماري ما در سطح تقليد از معماري غربي باشد، معماري وارداتي مانند يك مبلغ, فضا و “زبان” خود را تبليغ مي كند. اين تبليغ به سه صورت انجام مي پذيرد:
١ عينا با نام های وارداتی به وسیله فضاهاي وارداتي
٢ غرب زدگي ناشي از فرهنگ معماري
٣ دانش فني معماري

اول: ايوان يا تراس
كلماتي مانند هال، پاركينگ، لابي، پاسيو، تراس، اوپن، خواب مستر، آسانسور، آتريوم، بلوك، كابينت، كانتر، لاندري، شوتينگ، كوريدور، وُيد، جزو كلام روز مره و زندگي ما مي شوند. آن هم در سطح كل كشور. در اين زمينه دو مثال جالب توجه وجود دارد.

ایوان اختراع ایرانی

ايوان اختراع ايراني است كه آوازه و شهرتي جهاني دارد. اگر يك چهار ديواري مسقف را فضاي بسته بدانيم و حياط را فضاي باز، اتاق مسقفي كه يك ضلع (ديوار) نداشته باشد ايوان است. اين اختراع آن قدر مفيد و موثر است كه به راحتي در دوران هاي گوناگون معماري ايران و جهان موثر مي افتد. اما امروز كه ما مغلوب معماري غربيم، به فضاي نيمه باز مسكوني ميگوييم:”تراس“!

تراس

بازار هاي شرقي مثال ديگري اند. لغت “baazar” در لغتنامه هاي انگليسي وجود دارد. بازارها چنان فضاي خاطره انگيزي ميسازند كه ايجاد و ساخت “مال” در غرب تحت تاثير آن ارزيابي مي شود. امروز در ايران به تاسي از دبي دنبال ساخت “مال” هستيم!

هنگامي كه معماري ايران قدرت مند باشد حتي كليسا هم خود را به زبان معماري ايران مي سازد مانند كليساي وانك اصفهان. و هنگامي كه معماري ايراني مغفول باشد مساجد ما خود را به زبان معماري غالب مي سازند آن هم با لابي و كنفرانس و …

دوم: اوپن بودن
معماري در بعد ديگري نيز زبان را تغيير مي دهد. مرحله اي وسيع تر و عميق تر؛ به واسطه فرهنگ.

اوپن چیست؟

آشپزخانه اوپن مثال جالبی است. براي روشن تر شدن موضوع معناي واژه اوپن را بررسی کنیم: اگرچه اوپن (مسامحتا) نام سبك آشپزخانه است اما بارها شنيده مي شود كه توسط افراد مختلف به ديوار (كابينت) نيمه آشپزخانه اطلاق مي شود!
” بشقاب رو بزار رو اوپن” يا ” تلفن رو اوپنه”

اوپن چیست؟

يعني نه تنها كلمه اي بيگانه وارد زبان و زندگي ما شده است بلكه محتواي كلمه نيز تغيير كرده است. ملغمه اي از زبان و معنا. بدتر از آن حاكم شدن فرهنگ بيگانه و تغيير ارزش هاست.

اوپن بودن آشپزخانه شايد به نظر مهم نباشد اما در واقع نشاني از ضعف ما مي شود، چرا كه نتوانستيم اين حاصل را به نفع خود تغيير دهيم. اين اولين مواجهه ما با معماري بيگانه نيست ولي نشاني است از انفعال ما.

اوپن چیست؟

نتيجتا امروز اوپن بودن آشپزخانه يك امتياز تلقي مي شود، حتي اگر فايده اي نداشته باشد. مساله آن نيست كه آشپزخانه اوپن بد است يا خوب، بلكه صرفا به جهت اوپن بودن ارزش يك خانه تغيير مي كند. اين نشانه یک بیماری مسری است که از طریق معماری گسترش میابد.

آشپزخانه اوپن تا قلب شهرستانها نفوذ كرده است. و اصولا يكي از مظاهر به روز بودن تلقي ميشود. معماري غالب نه تنها واژگان بلكه فرهنگش را نيز با خود مي آورد. هر فضاي معماري وارداتي خام مانند يك حلقه درزنجير غربزدگي ما عمل مي كند. و اينچنين است كه اندك اندك استفاده از لغات بيگانه هم به ارزش تبديل مي شود.

سوم: پلان يا نقشه

استاد خطاب به دانشجويان : “اسكيس هاتون رو راندو شده روز پروپوزال براي كركسيون بياريد. ژوژمان داريم. “

پلان، سكشن، اوليشن، تري دي، رندر، اسكيل، لجند، پروپوزال، كركسيون، پرزانته، راندو، اسكيس، ژوژمان، آلترناتيو و ….
اينها واژگان بسيار معمول دانشجويان معماري است. نبايد از دانشجويي كه حتي واژگانش هم تسليم بيگانه است انتظار بيرون تراويدن معماري ايراني داشت.

میرزا مهدی خان شقاقی، اولین معمار آموزش دیده در غرب

نكته جالب آنجاست كه بسياري از اين لغات فرانسوي اند. زيرا آموزش معماري مدرن در ايران به تقليد از سبك آموزش فرانسوي شروع شد. امروز پس از هفتاد سال هنوز اين كلمات به همان شكل اوليه حيات دارند!! هفتاد سال يعني چندين نسل معمار تربيت شده.

از سوي ديگر با گسترش ارتباطات اينترنتي راه را براي ارتباط يك طرفه ي تقليدي هموار كرده ايم. دانشجوياني كه گفتارشان را هم تقليدي ساخته ايم، چرا نبايد عملشان را تقليدي بسازند؟! در دوران حرفه اي هم دانشجو خود به مبلغ اين زبان غربزده تبديل مي شود:”استايل اين كار رومنه. آخرين متد ديزاين ايتاليا. مستر بزرگ به علاوه لاندري و سونا و شوتينگ.”

و اینگونه معماری آینده ما را تغییر می دهد.