سه محصول ، سه رویکرد

نه اپل مبدع تلفن هوشمند است و نه گوگل مبدع جست و جو و نه مايكروسافت مبدع رايانه هاي شخصي. اما به هر حال هر سه به عنوان مهمترين پرچمداران عرصه هاي تحت قلمرو خويشند كه يقينا سهم بسياري از اين شهرت را با تبليغات و سر و صدا بدست گرفته اند. تبليغاتي كه حتي از مرده آدمها هم آسان نميگذرد و تا از استيو جابز اسطوره نسازد ول كن نيست. اما از سوي ديگر تبليغات صرف به تنهايي دردي دوا نمي كند و بايد براي رضايت مشتري كالايي قابل قبول عرضه داشت.

اين سه شركت با وجود مشتركات دو به دويي كه دارند در يك نقطه با هم تلاقي كرده اند: سيستم عامل گوشي هاي هوشمند. هر سه شركت راههايي را براي فعاليت برگزيدند كه مي توان به عنوان تجربه و نه الگو از آن استفاده نمود. در اين نوشته فارغ از نام شركت ها قصد آن داريم كه به نقد نحوه تعامل اين گوشيها با كاربران بپردازيم. يعني گرافيك ، واسط کاربری و نحوه ارتباط دستگاه با كاربر و برعکس.

اما چرا؟ چرا باید به نقد روند طراحی و تعامل این موجودات جدید پرداخت. دلایل زیادی را می توان ذکر نمود یکی از مهم ترین آن ها امکان و ضرورت ایجاد سیستم عاملی ایرانی است. چون با گذشت زمان اندكي از ارائه و رشد اين سيستم عامل ها امكان حضور ما به عنوان حرفي تازه كاملا باور پذير و امكان پذير است. درنتيجه براي اين منظور بررسي و نقد راهكارهاي فعلي واجب است. به علاوه درك روند پيشرفت اين ابزارها به خودي خود آموزنده و جذاب است. ان شاء الله در آینده نه چندان دور با سیستم عاملی ایرانی کار کنیم.
امروز انواع مختلفي از گوشي هاي هوشمند در بازار موجود است كه هر يك داراي سخت افزارهاي مختص خود هستند و اغلب شركت ها نيز براي فروش بيشتر با تاكيد روي مشخصات تكنيكي محصولاتشان مشتري جذب ميكنند. اما آيا همه آنچه يك دستگاه داراست توان فيزيكي است؟ بخصوص كه نام هوشمند را هم يدك بكشد. آنچه كه كاربران بعد از خريد ميخواهند بدانند، اينست كه گوشي چگونه كار ميكند!

اپل
درحال حاضر براي گوشيهاي هوشمند سه سيستم عامل مشهور و پركاربردتر و چند سيستم عامل مهجور موجود است.. ios از اپل،android گوگل و windows phone مايكروسافت. از اپل شروع ميكنيم، بدليل اولا قدمت در اين زمينه و ثانيا مشكلات جديدي كه براي اولين بار او با آنها روبرو شد.
اولين و مهمترين نكته ي اين محصولات جديد فرايند ارتباط كاربر با دستگاه است به بيان ديگر فرايند ” لمس”. هنگامي كه صفحه كليد يا موس يا قلم حذف مي شوند به نوعي كاربر به محصول نزديكتر مي شود و نحوه تعامل تغییر می کند. طبيعتا اين روش جديد نيازمند ساز و كار جديدي است. اپل روش هاي خودش را براي ورود اطلاعات و نمايش و دسته بندي آنها ارائه كرد. هرچند بعضي از اين خصوصيات ابداع نبود اما مجموعه آنها مجموعه اي يكپارچه و نو بود. اپل با توجه به سابقه اش در ساخت آيپاد تعريف خود را از تلفن همراه گسترش داد و آيفونش را وسيله اي براي پخش و ضبط و ايميل و وب و بازي و برنامه و همچنين مكالمه و ارتباط قرار داد. اين تعريف جديد به سرعت توسط رقبا كپي يا گسترده تر شد. مفاهيم جديدي كه اپل با “لمس كردن” به آن دست يافت “كشيدن”،”تقه زدن”،”سرعت لمس”،”لمس همزمان چند انگشتي” و … بود. با توجه به اين قابليت ها فعاليت هاي جديدي تعريف شد مانند زوم مثبت و منفي يا قفل كشويي.

  • ساختار تعاملی

اما ساختار نمايش اطلاعات آيفون چگونه است؟ اپل يك فضاي خالي سیاه در نظر گرفت كه آيكون ها( با ابعاد استاندارد اپل يعني مربع با گوشه هاي رند) روي شبكه يا گريد منظم قرار ميگيرند و با توجه به محدوديت ابعاد نمايشگر ، صفحه صفحه مي شوند كه با كشيدن و هل دادن، هر صفحه به صفحه بعد يا قبل مي رود.شماره صفحات به صورت نقطه در پايين آنها قابل رويت است. در ابتدا هم يك صفحه جست و جو اضافه مي شود. براي برنامه هاي مهمتر یا ابزار های دم دستی هم ٤ آيكون پايين را ثابت كرده است كه در تمام صفحات قابل رويت است. نوار باريك بالاي صفحه هم براي نمايش ساعت و باطري و انتن دهي و از اين دست است.

سه صفحه کنار هم که صفحه اول صفحه جستجوست
صفحه جستجو
  • پوشه ها (فولدر)

بعد از سه نسخه و نیاز بیشتر به دسته بندی برنامه ها پوشه ها اضافه شدند. پوشه ها به صورت يك آيكن هستند كه با لمس شدن باز شده و آيكونهاي برنامه های داخلش را در همان شبكه سابق و با همان ساختار نمايش مي دهند. به عبارت ديگر فضا يا صفحه اي عوض نمي شود تنها محتويات نمايش داده مي شوند. واضح است كه امكان سلسله پوشه بندي وجود نداشته و تنها يك مرحله پوشه ممكن است. درعوض بسيار قابل فهم و آسان است.

پوشه بندی در آیفون
  • جابجايي و شخصي سازي

براي اعمال تغييرات اين چنيني نيازي به ورود به برنامه خاصي يا تنظيمات خاصي نيست. تنها با نگه داشتن انگشت روي هر آيكون به مدت چند ثانيه كليه آيكونها شروع به لرزش كرده و علامت x بالاي انها به نمايش در ميايد. با لمس اين علامت برنامه حذف مي شود و با نگه داشتن و كشيدن آيكونها جابجايي انجام ميشود.
اطلاعات ( notification) مانند تماس هاي بي پاسخ يا پيامك هاي جديد به صورت عدد درون دايره قرمز بالاي آيكون برنامه ها نمايش داده مي شود. اين روش گويا و آسان و موثر به عنوان يكي از شاخصه هاي هویتی اپل درآمد البته توسط دیگران هم استفاده شد!

نحوه پاک کردن برنامه ها
  • ساختار فیزیکی

بررسی نحوه تعاملی یک سیستم عامل بدون توجه به سخت افزار یک روش اشتباه است. هیچ سیستم عاملی نمی تواند مستقل ار سخت افزار بررسی شود بخصوص اگر یک ابزار همراه باشد. آيفون تنها يك دكمه فشاري اصی و مهم دارد كه به عنوان خروج از برنامه ها يا ورود به فضاي اصلي صفحات يا كاربردهاي ديگر عمل مي كند. در كناره ها هم دكمه هاي بلندي صدا و سکوت و يك دكمه قفل گوشي در بالا موجود است. ابتكار اپل در حذف دكمه ها و ايجاد يك دكمه مركزي در تداوم قابليت هاي لمس كردن بود. .(تحلیل وجود تنها یک دکمه فشاری خود یک مطلب جداگانه می طلبد)

آیفون3 و تنها دکمه اش

در کل این سیستم عامل، آیفون را وسیله ای برای اجرای برنامه های مختلف در نظر گرفته است. برنامه های مختلفی مثل یک برنامه برای مکالمه یا ایمیل یا مرور وب و .. . به همین دلیل است که عملا ساختار تعاملی سیستم عامل را می توان در این جمله خلاصه کرد: “مجموعه برنامه ها”. این ساختار ساده و تقریبا اولیه با وجود ضعف و عدم پیشرفتش همان نقطه قوت است. چرا که همه فهم و ساده است و از آن مهم تر در فروشگاه، دریایی از برنامه وجود دارد!

اپل اما مثل هميشه محدوديتهاي خودش را دارا بوده است. مثلا امكان تعريف تصوير پس زمينه يا ايجاد نقطه خالي بين شبكه ايكونها يا نمايش همه صفحات و … وجود نداشت كه بعضي از آنها در نسخه هاي بعدي يا توسط برنامه ها جبران شد. به علاوه وجود یک فروشگاه برنامه یا موسیقی یکی دیگر از نقاط مثبت و در عین حال محدودیت هاست. همینطور یک برنامه هماهنگ سازی با رایانه. اپل یک محدوده امن برای شناکردن تعریف می کند که امکان خطر و غرق شدن نباشد.درنتیجه همه مردم با هر سلیقه ای از شنا کردن لذت می برند اما شناگران حرفه ای یا کسانی که دنبال کمی خطر هستند نمی توانند به دریا بزنند . حتی مردم عادی هم که به مرز نزدیک می شوند طعم محدودیت های سفت و سخت اپل را می چشند. مثلا از نظر ارتباطی شما مجموعه لذت بخشی از انواع فناوری ها را از وای فای تا سلیولار خواهید داشت اما نخواهید توانست از بلوتوث استفاده کنید زیرا اجازه ندارید.

گوگل
گوگل در شرايطي اقدام به طراحي اندرويد كرد كه اپل قدمهاي خودش را برداشته بود و تقريبا محصول منحصر به فرد خودش را ارائه كرده بود. اين شرايط براي گوگل خاص بود. از آن جهت كه بسياري از راه ها باز شده بود و از طرف ديگر مسير اپل هم مشخص شده بود. حالا به خصوص این گوگل بود که می توانست با ارائه نسخه ای متفاوت به راحتی نبض بازار را در دست بگیرد چرا که اپل سیستم عاملش را به هیچ شرکتی نمی فروشد و در ضمن هیچ تنوع مصولی غیر از آیفون ندارد در نتیجه تمام دیگر شرکت ها ولع یک سیستم عامل جدید و باز و منعطف را داشتند. چه بهتر که ساختار تعاملی هم متفاوت و بهتر از i-os باشد. اما اندرويد گوگل در ساختار تعاملي و گرافيكي اش جديد نبود! بلكه تا حدود بسياري از تعاريف اپل استفاده مي كرد، در حالي كه مي توانست منحصر به فرد تر باشد. جالب اينكه در بخش هايي كه نوآوري داشت توسط برنامه هاي ايفون كپي شد مثل روش قفل گشايي تصويري اش.

  • ساختار تعاملی

اندرويد مانند ايفون از همان ساختار شبكه بندي آيكون ها و صفحه صفحه كردن و حتي همان نقطه نقطه هاي شماره صفحه استفاده كرد.(البته اين ساختار هم در اندرويد و هم در آيفون توسط برنامه ها يا شركت ها تغيير مي كند كه خود نشان دهنده نياز مخاطبان به روش هاي متفاوت است) به نحوي كه مي توان گفت اندرويد همان ساختار تعاملي آيفون را دارد كه مواردي را به آن اضافه يا كم نموده است. حتي آيكونها هم اغلب مربعي اند! آنچه گوگل اضافه كرد، سري ديگري از صفحات، موازي صفحه هاي برنامه بود. اين سري جديد صفحات، صفحه هايي سفارشي شده توسط كاربر هستند كه مثلا مي توانيد مجموعه اي از برنامه هاي خاص يا ابزارهاي آب و هوا و … را در آن به دلخواه بچينيد.اگرچه شايد بتوان اين كار را به نوعي نوآوري دانست اما باتوجه به حجم تغييرات نهايتا آن را “ارتقاي ساختار i-os” مي ناميم كه نشان دهنده ضعف يا شتاب زدگي در ابداع شيوه هاي جديد است. گوگل حتي پا را فراتر گذاشت و با ايجاد ٣ دكمه فشاري “تنظيمات”، “بازگشت” و “خانه” عملا راه رفته اپل را برگشت!

صفحه های سفارشی سازی شده
صفحه اصلی برنامه ها
تشابه اتفاقی؟

قابلیت کپی و پیست و نیز حذف برنامه و جابجايي برنامه نيز مشابه ايفون است. فولدر بندي نيز شبیه i-os است . قفل كشويي ورود و نوار اطلاعات بالا هم همينطور اند ولي قابليت هايشان افزايش يافته است. مثلا اطلاعات notification در نوار بالا به نمايش در ميايد كه با كشيدن به سمت پايين باز مي شود.

کپی در اندروید
کپی در آیفون
پوشه بندی

 

  • ساختار فیزیکی

هرچند اندروید یک ساختار واحد ندارد ولی در اغلب دستگاه های اندرویدی یا گوشی های نکسوس، دكمه هاي اطراف گوشي ها مشابه و بعضا عينا همان دكمه هاي آيفونند و در همان قسمت ها قرار گرفته اند. البته دكمه قفل صدا حذف شده كه در قفل لمسي كشويي ورود ادغام شده است. در بعضی مدل ها دكمه تصويربرداري هم اضافه شده است. همچنين چراغ led براي نمايش اتفاقات notification اضافه شده كه در جاي خودشان کارا و ارزشمندند.

چهار دکمه در اندروید

در كل ارتقاي عجيب و غريب گوگل از ايفون با ادعاي خلاقيت گوگل در تناقض است. اين تعامل نوعي سردرگمي و شلوغي را به ارمغان آورده كه پس از استفاده به آن عادت مي شود (به طرز جالبي يادآور منو هاي پیچیده ی سیمبین نوكيا است). بطور كلي اندرويد را نسخه اي سفارشي شده از آي او اس مي توان ناميد. نسخه اي كه چون با تعريف و شيوه اوليه سفارشي نشده گنگ و جديد است! بهتر بود گوگل از صفر شروع مي كرد تا از آيفون. (البته لازم به ذکر است روند کپی کاری از اپل توسط شرکت های سازنده مثل htc و samsong و … در سخت افزار از جعبه گوشی گرفته تا شارژر و … انجام شد که چندان ارتباطی با گوگل ندارد.)
اما اندرويد با توجه به بازتر بودن سياستهايش امكان ارتقا، تنوع و از طرفي گيجي و شلوغ كاري هاي بيشتري دارد. خصوصیتی که می تواند سکوی پرتاب اندروید باشد، مثلا عدم وجود به برنامه رابطی برای اتصال با رایانه همان بستری است که اندروید را ارتقا می دهد اما گوگل در راستای کپی های متعدد به سمت ایجاد فروشگاه برنامه و از این دست هم می رود.

مایکروسافت

مايكروسافت بسيار پيش از اپل وارد دنياي تلفن همراه شد. اما تعريف مايكروسافت تعريف رايانه همراه بود تا گوشي همراه. از اين روي وقتي اپل آيفون را محبوب مي كرد مايكروسافت منعطفانه اشتباهش را پذيرفت و پيش از آنكه مانند نوكيا حذف شود به تغيير دست زد. اما آنچه امتياز مايكروسافت را بالاتر مي برد عدم شتاب زدگي در عين سرعت تصميم گيري بود. راهي را كه گوگل نرفت توسط مايكروسافت انتخاب شد. ويندوز از آيفون شروع نكرد.

  • ساختار تعاملی

هرچند نمي توان گفت كه هيچ شباهتي بين اين دو وجود ندارد اما واضح است كه ويندوز تفاوتهاي مهمي با اپل دارد. ويندوز به جاي ساختار شبكه بندي و آيكون گذاري به روش تقسيم بندي و خانه بندي روي آورد. اين روش جديد به هر برنامه يك خانه مربع مستطيل اختصاص مي دهد كه برنامه ميتواند در ان علاوه بر نمايش نام و تصويرش، اخرين اتفاقات notification را هم ارائه كند. یعنی یک ساختار پویا و متغیر جدید.
اين شيوه كه مترو نامگذاري شده قرار است در ويندوز ٨ رايانه هاي شخصي هم به كار رود. ساختار مربعي و خانه بندي مترو هرچند در سامانه هاي لمسي اولين بار است كه به كار مي رود اما در روش هاي ارائه اطلاعات و اينفوگرافيك و گرافيك داراي سابقه طولاني است. به بيان ديگر مترو تركيبي سابقه داراز نمايش اطلاعات و برنامه هاست. اين فضاي تقسيم بندي شده به صورت يك تكه و يك پارچه و نه صفحه صفحه بوده و به صورت عمودي بالا و پايين مي رود.

دو صفحه از ویندوز فون که صفحه اصلی در سمت چپ و صفحه برنامه ها در سمت راست است
سبک نه چندان جدید مایکروسافت

اين شيوه تقسيم بندي به دليل پر بودن و حجيم بودن قطعات و تنوع رنگي و تكه تكه بودن، محصولي خاص ارائه مي دهد كه همانطور كه طرفداراني پيدا ميكند، موردپسند عده اي واقع نخواهد شد، بخصوص که کلیتی خشک دارد. ويندوز به دلايل مختلف هم اکنون به گستردگي و شيوع اندرويد و آيفون نيست كه البته اين مورد احتمالا با ارائه براي رايانه هاي شخصي وضعيتي متفاوت پيدا مي كند. به هر روي مترو رابط خاصي است كه تقليدي از اپل نكرده است. در عین حال سیاست بازتری دارد که می تواند روی دستگاه های دیگر هم سوار شود.(مانند اندروید)

دستگاه های مختلف

نوار وضعیت بالا موجود است اما هیچ داک یا ویجتی یا صفحه ای خاص وجود ندارد که البته نیازی هم به وجود آنها نیست چرا که همه چیز در صفحه اصلی ترکیب شده است. با لمس هر خانه برنامه مربوطه در لایه دوم باز می شود که به صورت افقی جابجا می شود و از همان تقسیم بندی ها اطاعت می کند. البته به نظر می رسد یک سیاست طراحی دیگری هم دخیل باشد ، چرا که اسامی بخش های مختلف ویندوز room یا اتاق است یا مثلا حالتی به نام children corner یا گوشه کودک وجود دارد که گویی طراحان به ویندوز مانند یک خانه نگاه می کند. باید منتظر ماند تا دید مایکروسافت چه کرده است.

لایه دوم
  • ساختار فزیکی

ساختارهای فیزیکی ویندوز به دلیل وابستگی اش به تولیدات کارخانه های دیگر و عدم ارائه مدلی استاندارد توسط مایکروسافت قابل بررسی نیست. هرچند بسیاری از ویژگی های فیزیکی اش مشابه گوشی های اندرویدی است.البته لازم به ذکر است که ویندوز هم مثل اندروید از سه دکمه فیزیکی استفاده می کند.

سه دکمه

تلاش متفاوت مایکروسافت برای فرار از سیطره اپل و ایجاد یک سبک انحصاری متفاوت ارزشمند است اما نتیجه آن یک طعم خاص دارد که ممکن است باب میل خیلی ها نباشد. از طرف دیگر سیاست یکی کردن همه چیز از گوشی گرفته تا تبلت و رایانه یکی دیگر از ضعف های استراتژیک مایکروسافت است.

هویت گرافیکی

یکی از خصوصیات برتر اپل هویت گرافیکی انحصاری است. به این معنا که هرجا مربع هایی با گوشه های گرد یا دایره های قرمز رنگ حاوی اعداد یا دکمه های on/off یا طیف آبی و خاکستری یا دایره کوچک با حرف i درگوشه تصویر دیدیم متوجه i-os می شویم. هم چنین انیمیشن های کوچک هنگام خروج یا ورود برنامه یا جابجایی و حذف نوشته ها و ایمیل ها این حس را در مخاطب به وجود می آورد که با دستگاهی فکر شده و طراحی دار کار میکند. این هویت گرافیکی، برنامه ساز ها را هم ترغیب می کند تا برنامه هایشان را شبیه تر به کلیت سیستم عامل بسازند.

ایفون یک سبک طراحی منحصر به فرد دارد

اما این ترکیب در اندروید موجود نیست. مثلا شما نمی توانید ترکیب گرافیکی خاصی را منتسب به اندروید بدانید. به علاوه که شرکت های مختلف هم نمونه های مختلفی از اندروید ارئه می کنند. البته ممکن است تصور بشود که اصلا اندروید به همین دلیل انعطاف پذیری اش دچار چنین مشکلی شده است، اما باید بدانیم که حتی انعطاف پذیر ترین مجموعه ها هم اصولی دارند که ساختار اصلی تعامل را تشکیل می دهند. مساله این جاست که اندروید در این ساختار اصلی هم بشدت متاثر از اپل است و با اندک تغییراتی همان حرف های i-os را تکرار می کند. همان دایره های قرمز، همان نوار های کشویی ، همان ساختار برنامه ای و صفحه ای و …. که در مواردی بهبود پیدا کرده اند. این مساله نه از قدرت اپل است که به دلیل ضعف طراحی و خلاقیت گوگل است.

ویندوز فون در زمینه کاملا کارنامه قابل قبولی دارد. چرا که هویت گرافیکی جدیدی تعریف کرده که به راحتی قابل شناسایی و قابل استفاده برای برنامه سازان است. مربع مستطیل های تیز و ساختار تقسیم بندی شده ای که بسیار یاداور سبک موندریان است تبدیل به شاخصه مایکروسافت شده و می شود. البته که این ترکیب به ظرافت i-os نیست اما تند و تیزی خاص خودش را دارد که باید با هوشمندی استفاده شود وگرنه زننده خواهد بود.

مایکروسافت هم برای ویندوز آبروداری می کند

در پایان باید یادآور شد که این سه مسیر و تجربه تاکیدی بر این مطلب است که سیستم عامل های گوشی هنوز در ابتدای راه هستند و عملا در حال آزمون و خطایند. اینجاست که حضور نام های جدید بسیار محتمل است. کما این که شرکت هوآوی چین دست به این اقدام زده است. ایران نیز با توجه به رشد روزافزون نفوذ گوشی های همراه به راحتی می تواند با سرمایه گذاری در این زمینه به سرعت وارد میدان شود. چرا که هنوز فاصله زیادی نیافتاده است. علاوه بر دلایل امنیتی و استراتژیکی ورود به این بازار باید بدانیم این بازار بسیار درآمدزاست. امیدوارم اگر اقدام به تولیداتی این چنینی نمودیم به راه حل هایی ایرانی بیاندیشیم نه کپی از کپی های گوگل. در این زمینه هم اکنون ایده های متعددی موجود است که در صورت تقاضا، ارائه می شوند.